نگاهی به اجرای گروه عاشیق اسکندری



سامان عابری/گر چه هنر عاشیقی در فهرست میراث معنوی یونسکو به نام کشور آذربایجان ثبت شد اما کارشناسان ریشه و خاستگاه بزرگان این هنر مردمی را ایران می دانند؛ چون خون عاشیقی سخت در رگ مردمان آذربایجان و آذری های ایران جاری است. شاید این سخن عاشیق «حسن اسکندری» تمام کننده این حدیث ناتمام باشد: «هرگاه عاشیقی ساز خود را از دست بدهد، او جان خود را از دست داده است.»
اکنون کرمانشاه دیاری که هنوز صدای تیشه های فرهاد بر بیستون از آن به گوش می رسد میزبان عاشیق های تبریز از استان آذربایجان شرقی است؛ عاشیق حسن اسکندری به همراه سلمان پورمحمد نوازنده (بالابان) و رضا قره داغی نوازنده (قاوال) در سالن انتظار شهر برای مهمانان سومین جشنواره آثار و تولیدات مراکز استانی حوزه هنری، روی صحنه رفتند تا مخاطبان خویش را در این عصر آهن و آدم به دنیای شیدایی ببرند.
گروه عاشیق اسکندری در یک شب خاطره انگیز با لباس های محلی، نمونه ای موفق از موسیقی فولکلور محلی را اجرا کردند. از همان قطعه نخست صدای محکم و استوار عاشیق حسن، سکوت از دست رفته را به سالن بازگرداند؛ واژه هایی که گرچه برای بیشتر مخاطبان نا آشنا بود اما صلابت و اوج گرفتن آن در لحظه شروع، اقتدار گروه و تسلط در اجرا را آشکار ساخت. البته این موضوع در اجرا یا نقد موسیقی یک اصل یا معیار محسوب نمی شود اما یکی از روش های پذیرفته شده در نقد موسیقی، مقایسه یک قطعه در یک مقطع زمانی با سایر آثار مشابه و در ژانرهای مشترک است؛ اجرای عاشیق حسن را از دیدگاه زیبایی شناختی، اثرگذاری یا ارزشمندی هنری باید از همین رویکرد مورد بررسی و ارزیابی قرار داد.
عاشیقی یکی از اشکال فولکلور است که بازتاب دهنده جنبه های مختلفی از زندگی مردم است هنر عاشقی تاریخ را روایت می کند از کار سخن می گوید و داستان عشق و دلدادگی را فریاد می کشد. این مسئله از منظر اجتماعی بسیار مهم است چون موسیقی در خلاء به وجود نمی آید، بلکه در اساس، زوایای مختلف جامعه ای را که در آن تولید شده و آهنگسازانی که آنها را تولید می کنند، بازتاب می دهند این همه اصل را به وضوح می توان در اجرای عاشیق اسکندری مشاهده کرد.
هنر عاشیقی شاعري، آهنگسازي، داستانگوي، نوازندگي، خوانندگي، بازیگری، لطيفه‌گويي و غيره را به صورت همزمان با خود همراه دارد و این همه با مدد نوآوری، صدایی ماندگار در ذهن مخاطب خود بر جای می گذارد؛ عاشیق حسن در نخستین شب، داستان هایی از فرهنگ عامه آذری را با تک نوازی و تک خوانی به صورتی زیبا روایتی جدید کرد.
اما یک پرسش اساسی مطرح است و آن این که موسیقی از چه طریقی با محیط فرهنگی اش ارتباط می یابد و آیا این محیط مربوط به گذشته است، یا حال، یا تلفیقی از این دو؟ هنر عاشیقی در یک کلام پاسخی به همه این پرسش ها است. البته خلاء یک مسئله بسیار مشهود است و آن هم این که هنر عاشیقی را نه تنها به ازای محتوای موسیقایی آن باید مورد مطالعه قرار داد، بلکه می بایست به ازای پیوندهای مفهومی ای که بین شنونده و نوازنده یا خود عاشیق برقرار می شود نیز مورد بررسی قرار گیرد. این مهم هم می ماند بر عهده صاحب نظران و متخصصان این حوزه.

اما اجرا یا اجراهای موفق گروه عاشیق اسکندری بیش از همه چیز مرهون وفاداری به اصالت ها است. این گروه تا کنون توانسته است موفقیت های زیادی در عرصه ملی و بین المللی کسب کند که می توان به اجرای برنامه گروهی در جشنوارة موسیقی فجر و کسب مقام دوم اشاره کرد این گروه پس از کسب این موفقیت در همه جشنواره‌های فجر حضور یافته و جوایزی دریافت کرده‌اند. در سال 1370 مقام دوم تکنوازی، در 1375 مقام اول گروهی، در سال های 1369، 1378 و 1379 مقام اول آوازخوانی را به دست آورد. از 1370 تاکنون در کشورهای مختلفی چون جمهوری آذربایجان، ژاپن؛ آلمان، انگلستان، فرانسه، هلند، چین، ازبکستان، قزاقستان، اسلواکی، اتریش، اسلوونی، مجارستان، چک وترکیه برنامه اجرا کرده است. او در سال 1375 به عنوان بهترین تنظیم کننده برنامه های موسیقی رادیو و تلویزیون و در 1379 و 1380 به عنوان بهترین خواننده و تنظیم کننده برای تولیدات رادیو و تلویزیون انتخاب شد.
آن چه اهمیت دارد هنر عاشیقی و اهتمام به آن است تا این نوا هر چه بیشتر مهمان دل ها شود هنری که نباید و نشاید آن را در یک کشور یا منطقه محدود کرد بلکه می بایست با توجه به ظرفیت و پتانسیل این هنر، صلابتش را در خارج از مرزها نیز طنین انداز کرد؛ اما این ترویج و بالندگی مستلزم برنامه ریزی و حمایت از این هنر و هنرمندان آن است تا دیگر ملل با صدای صلح جهانی عاشیق آشنا شوند.



قسمت نظرات غیر فعال میباشد

یادداشت روز


وجود دبیرخانه دائمی جشنواره تولیدات مراکز استانی ضروری است

برای برپایی کیفی‎تر جشنواره صرفا تعداد شمارگان آن، ارتقای کیفی به جشنواره نمی‎دهد، بلکه در جهت پیشرفت دوره به دوره آن، باید دبیرخانه‎ای مرکزی به‎صورت دائمی تشکیل و در فاصله برپایی دوره‎های مختلف جشنواره به‎طور فعال‎تری عمل کنند. تشکیل دبیرخانه دائمی و برگزاری کارگاه‎های توجیهی ویژه هنرمندان موجب برقراری ارتباط مستحکم بین هنرمندان با جشنواره و تبیین اهداف برای آنان می‎شود تا با توجیه درست بتوانند آثاری متناسب با اهداف جشنواره تولید و از ارسال آثار آرشیوی پرهیز کنند.

بسیاری از از آثار راه‎یافته به چنین جشنواره‎هایی معمولا آرشیوی بوده و بعضی از آن‎ها به جشنواره‎های مختلف راه یافته‎اند، درحالی که می‎توان با ایجاد دبیرخانه دائمی و فعال به سیاست‎گذاری و توجیه هنرمندان پرداخته و تولیدات فاخری متناسب با موضوع و اهداف برگزارکنندگان جشنواره اقدام کرد. هدف از برپایی این جشنواره‎ها کمک به ارتقای سطح خلاقیت و اندیشه هنرمندان جوان است تا بتوانند با خلق آثار محکم و متناسب با موضوع جشنواره، هنرآفرینی کنند. تداوم جشنواره باعث ایجاد انگیزه بیشتر در جامعه جوان هنرمندان خواهد شد و آنان را وادار می‎کند که به موضوعات مطرح شده در جشنواره عمیق‎تر فکر کنند و از نگاه هنری اثر خلق کنند.

تناسب آثار با ماموریت‎های محوری حوزه هنری از جمله دفاع مقدس، انقلاب اسلامی، خانواده و بیداری اسلامی از مهمترین ملاک‎ها در این زمینه است. این آثار متناسب با این سیاست‎ها و از بعد مسائل فنی، هنری و زیبایی‎شناسی ارزیابی و داوری می‎شوند. قزوین از دیرباز در زمینه هنرهای تجسمی از جایگاه ممتازی برخوردار بوده است و به‎واسطه همین ویژگی برجسته، شایستگی و استحقاق این را دارد که دبیرخانه بخش تجسمی تولیدات مراکز استان‎ها را از صفر تا صد بر عهده داشته باشد.

کشف استعدادهای جوان و هدایت آن‎ها مهمترین رسالت جشنواره‎های هنری است. اگر برپایی این جشنواره‎ها صرفا برای برگزاری باشد، بیشتر به‎منزله یک کار نمایشی است، اما اگر به‎صورت کیفی‎تر و دائمی‎تر باشد، می‎توان استعدادهای زیادی را در تمام حوزه‎های مختلف شناسایی و به رشد کمی و کیفی آنها کمک کرد.

 

تولیدات مراکز استان


مصاحبه و گفتگو


گالری تصاویر


فراخوان جشنواره